3 ویژگی انسان های موفق
اگر شما هم به دنبال این هستید تا بدانید که انسان های موفق چه کسانی هستند؟ و چه کارهایی را انجام می دهند و ویژگی انسان های موفق چیست. تا تبدیل به بهترین ها شوند و در نهایت کیفیت بالایی در زندگی تجربه کنند، پس همراه من باشید با ادامه این مقاله.
آنچه دراین مقاله می خوانید:
- تعریف انسان های کامیاب
- نتایج تحقیقات گالوپ و کارهایی که انسان های موفق انجام داده اند.
تعریف انسان های کامیاب
موسسه ی گالوپ که یکی از موسسات مشهور آمارگیری در دنیا است، تحقیقی را در طول 30 سال انجام داده روی بیش از 3 میلیون نفر در نقاط مختلف دنیا، آدم هایی از فرهنگ های مختلف، از جنسیت های متفاوت، در حوزه های شغلی مختلف و به این آدم ها گفته تاپ اچیور یا آدم های کامیاب.
آدم های کامیاب کسانی بودنند که همواره در زندگی شون دستاوردهای خوبی داشتند، یعنی کیفیت زندگی شون، کیفیت بالایی بوده.
این کیفیت بالا به معنی آدم مشهور بودن نیست، یعنی در این تحقیق موسسه گالوپ نرفته سراغ مثلا بیل گیتس ها یا استیوجابز ها یا علی دایی ها. اتفاقا اومده سراغ آدم هایی مثل من و شما که می تونستن هرروز کیفیت خوبی رو داشته باشند، در کارشون خلاق بودن، دستاوردهای خوبی داشتن و به نتایج خوبی می رسیدن و این کیفیت رو همواره حفظ می کردند.
سوالی که این موسسه پرسید این بود که چی میشه که این آدم ها می توانند موفقیت خودشون رو تکرار کنند و فراتر از اون چی میشه که این ادم ها رضایت درونی رو احساس می کنند. (البته ما بایستی بین رضایت درونی و موفقیت تفاوت قائل باشیم).
مقاله تفاوت بین رضایت و موفقیت.
نتایج تحقیقات گالوپ و کارهایی که انسان های موفق انجام داده اند.
در نهایت طی این تحقیق به نتایج و الگوهایی رسیدند که باعث می شد این افراد بتوانند همواره دستاوردهای خوبی در زندگی داشته باشند.
نتیجه ی این تحقیق نشان می داد که آدم های کامیاب:
1_ استعداد هایشان را به خوبی می‌شناسند و آن ها را پرورش می دهند:
یعنی دقیقا می دونند که برای چه کاری ساخته شدن و صرفا به این که استعداد دارند اکتفاء نمی کنند، بلکه فراتر از آن می روند و روی استعداد های خودشان سرمایه گذاری می‌کنند، درواقع استعداد از بالقوه تبدیل میشه به بالفعل.
مقاله استعداد چیست؟
مقاله چگونه استعداد هایمان را کشف کنیم؟
2_ استعداد و اهداف شون را همسو می کنند:
درواقع اهدافی رو انتخاب می کنند که همسو با استعدادهاشون هستش، یعنی مثلا نمیگن من اگه به کار هنری علاقه دارم و استعدادش رو هم دارم، فعلا برم یه جای دیگه پول دربیارم تا بعدا به کار هنریم برسم، تمرکزشون رو میذارن تو همون کار هنری و سعی می کنند از همون جا پول دربیارن.
3_ استعداد هایشان را در نقشی به کار می گیرند که متناسب آنهاست.
این مورد یعنی چی؟ یعنی اگر مهندس کامپیوتر می شوند، یا کارآفرین می شوند، یا حسابدار میشوند، کدوم نقش از مجموعه نقش هایی که تو هر کاری تعریف میشه رو این ها انتخاب می‌کنند؟
مثلا می توانند مدیر ارشد خوبی باشند، یا میتوانند مدیر میانی خوبی باشند،یا اینکه میتوانند کارشناس خبره باشند( خیلی وقت ها ما شجاعت این رو نداریم که بگیم ایده آل شغلی مون این نیست که مدیر نباشیم بلکه کارشناس خبره باشیم) ولی این افراد میدونستند دقیقا کجا باید وایستن.
یا مثلا یک مهندس کامپیوتر میدونه که اگر قراره در یک گروه باشه، و از بین سمت هایی مثل تحلیل گری، برنامه نویسی و پشتیبانی، اگر که استعداد تحلیلگری داره، می تونه در سمت تحلیل گری خوب باشه و همون نقش رو برای خودش انتخاب میکنه نه نقش های دیگر را.
یا اگر کارآفرین هستند می دونند که آیا ایده پرداز خوبی اند یا جز افرادی هستند که استراتژیک فکر می کنند، یا جزء مدیرهای اجرایی اند؟ اگر که مدیر اجرایی خوبی هست، هرروز درگیر کار اجرایی میشه نه درگیر ایده پردازی.
بنابراین علاوه بر شناخت استعداد و همسو کردنش با هدف، بسیار مهمه نقشی هم که توی زندگی وتوی کار فکر می کنیم مناسب مون هست رو پیدا بکنیم و این افراد این کار رو تونسته بودن انجام بدن.
نتیجه گیری:
همان طور که از خواندن این مطلب متوجه شدید، استعداد و کشف و پرورش آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و بایستی به صورت جدی به آن پرداخته شود. امیدواریم قدم در مسیر کشف و پرورش استعداد های خود برداشته و به جمع انسان های کامیاب بپیوندید تا عمیقا رضایت درونی را احساس کنید.
دیدگاهتان را بنویسید